تحقیر عقل و خِرَدستیزی در تصوّف
■ مهدی نصیری*
چکیده
آئین تصوّف به رغم آنکه برای غنای خود، عناصر معرفتی و اخلاقی فراوانی از اسلام وام گرفته است، نتوانسته تعارضات آشکارش با مبانی قرآن و سنت را بپوشاند و تقابل و تعارض آداب و انگارههای صوفیانه با عقاید و آموزههای دینی را در آثار و اندیشههای اهل تصوّف بهعیان میتوان مشاهده کرد. ناسازگاری نوع نگرش صوفیه با نگاه اسلام و اهلبیت علیهم السلام، به شأن و جایگاه عقل از نمونههای بارز و برجستۀ تقابل و تضاد انگارههای صوفیانه با ارزشها و عقاید اصیل اسلامی است. در اندیشۀ اسلامی، عقل جایگاهی بس بلند و بالا دارد و در منابع دینی، حجتِ باطنی و راهبرِ مسیر کمال و همشأن و رتبه با حججِ ظاهری (انبیاء و اهل بیت علیهم السلام) معرفی و به زیباترین بیانها و تعابیر، توصیف و ستایش شده است؛ حال آنکه اهل تصوّف، عقل را عِقال دانسته و موجودی حقیر و مانعِ تعالی، سزاوار نکوهش و همردیف هوا و وسوسهگر انگاشتهاند که صوفیِ سالک را از مسیرِ سلوک منحرف و منعزِل میسازد و از همینرو، همواره نسبت به اِتباع از عقل و خِرد هشدار و زِنهار دادهاند. صوفیه و بهویژه شاعران صوفیمسلک، با ایجاد تقابل میان عقل و عشق، و برتر نشاندن عشقِ صوفیانه، بیشترین هجوم و حمله به ساحت عقل را در مقام مقایسۀ آن با عشق وارد ساختهاند. در این مقاله با استناد به آثار و اشعارِ اهل تصوّف و ذکر نمونههایی از نظم و نثر در نگاشتههای صوفیه که ناظر به تحقیر عقل و نقدِ و نکوهش خِردورزی تعقلاند، به تبیین نگرش صوفیه به عقل و خِردورزی پرداخته شده است و با استناد به آیات قران کریم و اشتشهاد به روایاتی از معصومین علیهم السلام، تلاش شده تا ضمن بیان و بازشناسی جایگاه عقل در آموزههای اسلامی، تقابل نگرش اهل تصوّف با نگاه و رویکرد مترقی دین به عقل و جایگاه آن نشان داده شود.
کلیدواژهها: صوفیه، اهل تصوّف، عقاید صوفیه، عقل، حجتِ باطنی، تحقیر عقل، خِردستیزی، خِردستیزی متصوّفه، عقلِ عقال.
* نویسنده و پژوهشگر معارف دینی | nasirionline@gmail.com
بدون دیدگاه