■ امیر جوان آراسته* ■ سید محمود طاهری**
چکیده
فلسفۀ آفرینشِ ابلیس و جایگاه او در هستی و همچنین نقش و تأثیر او در رقمخوردن سرنوشت نهایی انسانها، همواره از مسائل مهم و قابل توجه بوده است. نگاه متفاوت و خاصِ متصوفه به ابلیس و جایگاه او در آفرینش از دیرباز، مناقشه برانگیز و در معرض نقدهای جدّی بوده است؛ زیرا برخی اقطاب و اعاظم صوفیه، در تقابل با دیدگاه پذیرفته شده در میان دیگر گروهها و فرقه های اسلامی، در صدد توجیه گردنکشی ابلیس و اِبا و امتناعش از سجده بر آدم، برآمده و بر این باورند که عشقِ یگانهای كه به حضرتِ حق داشت، او را به نافرمانی از امرِ «اسجدوا» واداشت و بر همین اساس، ابلیس را موحدّی طراز اول و بلکه سید الموحّدین و معلّمِ توحید دانسته و تا آنجا پیش رفتهاند که – به اعتقاد و اذعانِ احمد غزالی XE “احمد غزالی” – هر كه توحید را از ابلیس نیاموزد، زندیق است. صوفیه، بر تصریح و تأکید قرآن کریم بر ملعون بودن شیطان و تمرّد او، چشم بسته و با رویکردی استحسانی و ذوقی، به تأویل و توجیه آیات همت گماشتهاند و افزون بر آنکه ابلیس را منزّه از عصیان دانستهاند، درصدد ستایش و تقدیس او برآمده و اوصاف و القابی چون«موحّد»، «جوانمرد»، «عاشق خدا»، نور سیاه»، «خواجه خواجگان» را نیز به او نسبت دادهاند. در نظر برخی از اهل تصوف، فرمان خدا به سجده بر آدم، تنها سنجه و آزمونی بود تا توحید ابلیس سنجیده و عیان شود و البته، ابلیس (و تنها ابلیس) از این آزمونِ سخت، سربلند بیرون آمد. همچنین، برخی از صوفیه در مقام دفاع از ابلیس و اثبات معذور و موجّه بودن او در تمرّد از امر الهی، به تقدیرِ ازلی تمسک جستهاند و معتقدند مشیّت خداوند بدین امر تعلق گرفته بود که ابلیس از امر الهی سرباز زند و سرکشی کند و اساساً او درپذیرش تقدیر ازلی مجبور بوده است. در این مقاله، پس از مفهومشناسی ابلیس و شیطان و اشاره به جایگاه او، با استناد به آثار و منابع معتبر اهل تصوف، دلایل دفاع از ابلیس و تنزیه او و چرایی دیدگاههای ستایشمحورِ صوفیان درباره ابلیس، بیان و تبیین شده است.
کلیدواژهها: صوفیه، تصوّف، عقاید صوفیه، ابلیس، شیطان، تنزیه ابلیس، ستایش ابلیس، ستایشگران ابلیس.
* استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب | am.javan@gmail.com
** کارشناس ارشد رشته تصوف و عرفان اسلامی، دانشگاه ادیان و مذاهب | mahmoodtaheri1350@gmail.com
بدون دیدگاه