کژتابیهای اشعار عرفانی در باب نسبت خداوند با موجودات؛ بررسیِ موردی منطقالطّیر و گلشن راز
■ سید محمد رضا میرسید*
چکیده
نوع و نحوه رابطۀ خداوند با مخلوقات (ماسوی اللّه) همواره از جمله مسائل مهم و مناقشهبرانگیز بوده و در همین راستا، برخی از صوفیان بر این باورند که کل عالم، تنها تجلّی ذات باریتعالی و پرتوی از وجود مطلق (خداوند) است. رویکردها و دیدگاههای اهلِ تصوّف نیز در این زمینه گونهگون و گاه مشوب به گمانهزنی بوده است و هر یک به زعم و ظن خود در ترسیم و تبیین این رابطه قلم زدهاند. پوشیده نیست که بیان مبانی و معانی در قالب اشعار و امثله، از دیرباز، ابزار مؤثری در معرفی و بسط و برجستهسازی عقاید و اندیشهها و بهویژه اصول و انگارههای اهل تصوّف بوده و از همینرو، بسیاری از صوفیان و اهل سلوک که دستی بر آتش شعر و غزلسرایی داشتهاند، از قالبهای ادبی و اشعار عارفانه برای ارائه و عرضهٔ مؤثّرِ معانی و مبانی خود بهره گرفتهاند. عطار نیشابوری و شیخ محمود شبستری – دو صوفی و شاعر بلندآوازه – در دو اثر ارزنده ادب پارسی (منطق الطیر و گلشن راز) ضمن طرح و ترویج انگارهها و آموزههای اهل تصوف – در قالب اشعار و حکایات منظوم – با توسل به برخی تشبیه و تمثیلها در صدد تبیین و ترسیم نوع و نحوه رابطه خداوند و مخلوقات برآمدهاند که البته افزون بر برخی ابهامها، کاستی و کژتابی آنها نیز کم نیست. در این مقاله تلاش شده تا با بازخوانی دقیق شماری از ابیات منطق الطیر و گلشن راز، افزون بر واکاوی برخی مفاهیم صوفیانه، تشبیهها و تمثیلهای ارائه شده در تعریف و تبیین رابطه خداوند و ماسوی اللّه – از جمله «تمثیل عدد یک و اعداد»، «تمثیل قطره و دریا» و«تمثیل سیمرغ و مرغان» – تحلیل و نقد شود و از رهگذر تطبیق با مفاهیم قرانی و روایی، کم مایگی و انحراف و اعوجاج آنها بیش از پیش پیدا و پدیدار شود.
کلیدواژهها: تصوف، رابطه خداوند و مخلوقات (ماسوی اللّه)، ادبیات صوفیانه، منطق الطیر، گلشن راز.
* استادیار دانشگاه دامغان | mirsayyed@du.ac.ir
بدون دیدگاه