منشا پیدایش فرقه نقشبندیه

بعضی از صاحب نظران شکل گیری نقشبندیه را واکنشی در مقابل افرادی چون حیدر آملی دانسته اند که سعی کرده اند تشیع و تصوف را به هم نزدیک نموده و این دو را یکی بدانند.

۱- محقق و نویسنده و صوفی پژوه ارجمند، مرحوم داوود الهامی می نویسد :

صوفیان سنی همین که دیدند تصوف به تشیع می گراید و از آن ترسیدند که یکبارگی در آن ادغام گردد و در نتیجه موقعیت ایشان در خطر افتد، و ولایت منحصر به صوفیان علوی شود و از آنان سلب گردد. از اینجا بود که طریقه نقشبندی به دست بهاء‌الدین محمد بخارایی (۷۱۷– ۷۹۱) تإسیس گردید که گویند قیامی بود صوفیانه بر ضد آداب کهن تصوف از قبیل ذکر و خلوت و کرامات.بدین ترتیب، نقشبندیان، سلسله های طریقتی را که در مجموع به امیرمؤمنان علی (علیه السلام) بر می گشت، نفی کردند.

به گفته محمد نقشبندی «سلسله کسی به جائی نمی رسد». او منکر آن شد که سلسله های صوفیان معاصرش اصلی داشته باشد:

«به هیچ کس از متأخران، طریقه ای از مشایخ متقدم نرسیده است». قاضی نورالله که با جزئی ترین بهانه، شخصیتهای اسلام را به تشیع منسوب داشته، از انتساب طریقه نقشبندی به تشیع عاجز مانده و تصریح کرده است که: «در میان صوفیان جز گروه کوچک و گمراه نقشبندی، سنی نیستند»

موضع تشیع در برابر تصوف،ص۷۷  (دانلود کتاب موضع تشیع در برابر تصوف تالیف استاد داود الهامی)

۲- مصطفی کامل شیبی محقق، صوفی پژوه و نویسنده عرب زبان:

…شیوه ی گستاخانه آملی(حیدرآملی) در یکی کردن تصوف و تشیع، ناگزیر بازتاب شدیدی از سوی شیعیان و صوفیان بر می انگیخت و لذا با مخالفت شدید فقها و مدرسان کتب رو به رو شد و این طبیعی بود.

و از اینجا بود که طریقه (سنی) نقشبندی پدید آمد که بهاء الدین نقشبند (متوفی ۷۹۲) آن را بنیاد نهاد و سلسله خود را به ابوبکر، جد بنیانگذار طریقه می پیوست .

تشیع و تصوف، ترجمه ذکاوتی، صص ۱۱۳-۱۲۳

 

 

 

 

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آزمون امنیتی *