■ احمد رهدار*
چکیده
برخی منشا و خاستگاه جریان تصوّف را بیرون از جهان اسلام و در اندیشه و عرفان یهودی، رهبانیت مسیحی و یا باطنیگرایی بودیستی جستوجو میکنند، اما باید اذعان کرد که تصوّف اسلامی، خاستگاهی دروناسلامی دارد؛ هرچند در سیر تاریخیاش و به تبع تعامل اسلام با دیگر فرهنگها و تمدنها، از انگارههای دیگر آئینها و فرهنگها نیز تأثیر پذیرفته است. جریان ریشهدار و تأثیرگذار تصوّف در سیر تطورات تاریخیاش به عرصه سیاست نیز وارد شد و از همین روی، بررسی رویکردهای سیاسی و نوع نگاه و عملکرد متصوّفه در حوزه سیاست در خور اعتنا و توجه است. این پژوهش با مفروض انگاشتن تطور تاریخی تصوّف و قرابت برخی آموزههای تصوّف و تشیع، درصدد است تا به این پرسش اساسی پاسخ دهد كه ورود تصوّف به عرصه سیاست در تاریخ معاصر ایران چه نموداری را طی نموده و از چه نوع جهتگیری نسبت به تشیع برخوردار بوده است؟ شایان توجه است، با سقوط صفویه و تغییر نظام سیاسی، جریان تصوّف که از اقتدار و تأثیرگذاری اجتماعیاش در دوره صفویه، بهشدت كاسته شده بود، درصدد بازسازی و احیای مجدّد اجتماعی خود برآمد و از همین روی، اقطاب و مشایخ تصوّف كه پیشتر به هندوستان هجرت كرده بودند، دوباره به ایران بازگشته و به تربیت مرید پرداختند، به گونهای كه با ورود به عصر قاجار دستکم در برخی از مناطق ایران قدرتی نسبی پیدا نمودند. حساسیت جریانهای دینی نسبت به این جریان سبب شد تا تصوّف استراتژی بقاء و رشد خود در این دوره را با نفوذ در سه جریان مذهبی (حوزههای علمیه)، سیاسی (دربار قاجار) و غربی (فراماسونری) و تعامل با آنها تعریف نماید. میتوان گفت بهرغم توفیق نسبی تصوّف برای نفوذ در جریانهای مذكور، سیر كلی حركت سیاسی تصوّف در دورۀ قاجار را باید منفی ارزیابی کرد. مهمترین دلیل این نتیجه منفی، خالی شدن تصوّف از بنمایههای فكری درونی و تكیه بیش از حد آن به ظرفیتهای بیرونی است.
کلیدواژهها: تصوّف، سیاست، تصوّف و سیاست، تاریخ تصوّف، دوره قاجار، فراماسونری، دربار و حوزههای علمیه.
* استادیار دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام | fotooh.r@gmail.com
بدون دیدگاه