■ حمیداللّه رفیعی زابلی*
چکیده
طریقه ذهبیّه که وجه نامگذاری و مؤسس آن در هالهای از ابهام و محل اختلاف است، بهعنوان فرقهای از فرقههای صوفیۀ مُتشیّع، از دیرباز در ایران حضور و فعالیت داشته و به اعتقاد و اذعان برخی، از فرقۀ سُنّیمنهجِ «همدانیه» منشا گرفته و منشعب شده و معروف کرخی – از مشایخ صوفیه در سدههای نخستین ظهور اسلام – اولین قطب این فرقه بوده است. ذهبیّه، تصوّف را زائیدۀ آموزههای اسلامی و قرآنی و پرورشیافته در دامانِ ذوق ایرانی میانگارند و ضمن آنکه ریشه و خاستگاه این فرقه را به صدر اسلام برمیگردانند، به زعم خود – در زهدورزی و ترک تمتعات دنیوی و سلوک سبیلِ کمال معنوی – مرام و مسلک امام علی علیه السلام را میپویند و هم از اینرو، خود را به آن حضرت مُنتسب ساختهاند. در این مقاله پس از اشاره به خاستگاه و پیشینۀ ذهبیّه و معنا و مبنای تصوّف از دیدگاه آنها و با بررسی و بازخوانی برخی ادعاها و انگارههای ذهبیّه (همچون اعتقاد به خوانشی خاص از وحدتِ وجود، باور به بینیازی از شریعت، اعتقاد به ولایت اقطاب و اهتمام به برگزاری برخی مناسکِ آئینی و خانقاهی همچون رقص، سماع و …) ضمن آشکار و عیانساختن نقاط ضعف و تهافت در سیاق باورها و آموزههای غالیانۀ ذهبیّه، به بررسی و نقد اهم اعتقادات و آموزههای این فرقه، پرداخته شده است. شایان ذکر است که باور به برخی انگارههای خطا، التزام به برخی آموزهها و اهتمام به انجام آئینهای ابداعی و اَعمال خانقاهی از نشانههای گرایش به انحراف و انحطاط و نُمایندۀ ناسازگاری اصول و عقاید این فرقه با جوهرۀ آموزههای اصیل و بیبدیل شیعی است.
کلیدواژهها: ذهبیّه، ذهبیۀ اغتشاشیه، فرقههای تصوّف، فرقۀ همدانیه، ولایت اقطاب، معروف کرخی.
* دکترای کلام اسلامی مؤسسه امام صادق علیه السلام | zabuli55@yahoo.com
بدون دیدگاه