نقدی بر گزینش متون صوفیه در کتب درسی ادبیات فارسی و تاثیر ضمنی آن در ایجاد باورهای فرقهای
■ عزیز میکائیلی*
چکیده
نقش بسزا و بیبدیل مدرسه در شکلگیری شخصیت و هویت دینی و اجتماعی دانشآموزان و همچنین تأثیر متون درسی در ایجاد و تثبیت باورها و اندیشهها در دوره دانشآموزی و در مقطع حساس نوجوانی انکار ناشدنی است و از همین رو، متون آموزشی / درسی – به ویژه در ایران اسلامی که پرچمدار مذهب تشیع است – باید به شیوهای متقن و منسجم و در راستای نهادینهسازی عقاید و آموزههای اصیل اسلامی- شیعی نگاشته شوند و از عقاید و انگارههای خطا و خرافی، خالی و پیراسته و بری باشند. با اینهمه، پوشیده نیست که در کتابهای درسی دوره دبیرستان، به ویژه در کتب ادبیات فارسی، گزیدههایی از نگاشتههای اهل تصوّف که انگارههای آنان دستکم در بسیار موارد و به شکل بنیادین با آموزهها و اندیشههای شیعی در تضاد و تخالف است، گنجانده شده و بخشهایی از این کتب به معرفی اقطاب اهل تصوّف اختصاص یافته است. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن واکاوی و بررسی تأثیر این متون بر نهادینه شدن عقاید فرقهای در ذهن و ضمیر دانشآموزان، چنین رویکردهایی نقد و به چالش کشیده شده است و در این راستا با تمرکز بر شش کتاب ادبیات فارسی دوره دبیرستان که به صورت رسمی برای آموزش ادبیات فارسی و آشنا ساختن دانشآموزان با میراث ادبی در نظر گرفته شدهاند، نمونههایی از مطالب و مباحث مطرح شده در این کتابها که میتواند در ایجاد باورهای فرقهای و عقاید ناهمسو با مذهب رسمی ایران (تشیع)، تاثیرگذار باشند، معرفی و نقد شدهاند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که بهرهگیری بیجا و بیش از اندازه از آثار و ادبیات اهل تصوّف و درج متون و مطالبی که بازتابدهنده نگرش اشعریهاند، به ترویج اشعریگری و نهادینهشدن نگرۀ ضدیت با عقل و خِرَدستیزی و رسوخ روحیه انفعالی در نهادِ نسل نوخاسته خواهد انجامید و دانشآموزان را به جرگه جبرگرایی و ورطه شریعتگریزی سوق خواهد داد.
کلیدواژهها: آموزش و پرورش، نگارش کتاب درسی، ادبیات فارسی دوره دبیرستان، دانشآموز، صوفیه، ترویج تصوّف.
بدون دیدگاه