
کیوان قزوینی (منصورعلیشاه) یکی از مشایخ بزرگ فرقه گنابادیه حدود اختیارات قطب را چنین بیان می کند:
1- باطن ولایت قطب همانند باطن ولایت خاتم الانبیاء است.
2- قطب می تواند تمام قبایح اعم از شهوات و…را از دل گروهی خارج کند وآنها را به تن دیگران بیندازد.
3- قطب از قیود نفس آزاد است و دیگران بنده اند و بنده مالک مال نمی شود و اموال همه بندگان خدا در باطن برای قطب است.
4- همه عبادات و معاملات مریدان باید با اجازه قطب باشد و بدون اجازه صحیح نیست.
5- هر کدام از اسامی خداوند را که قطب به مرید تلقین کند، فقط همان اسم برای او اسم خدا می شود و باقی اسماء خداوند، برای او اسم خدا نیست.
6-تا قطب هست باید اهل عالم در امور دینیه، اصلاً و فرعا، اعتقادا و عملا، اخلاقا و افعالا و واجباً و مندوبا از قطب اجازه بگیرند…
7-قطب مفترض الطاعه و لازم الخدمه و لازم الحفظ است و در فروع دین باید از او اطاعت کرد و هر آنچه قطب انجام می دهد، اگرچه مخالف شرع باشد، درست است.
8-قطب در عقاید، اخلاق و کارهای دینی و دنیوی خودش آزاد و معاف از قانون است و افعالش افعال خدا و احوالش صفات خداست.
9- قطب مدعی است که همیشه بر دل همه ناظر است و توانایی تصرف باطنی در قلوب را دارد.
10- قطب تقسیم کننده بهشت و جهنم است.
کیوان قزوینی، استوارنامه، ص160
ملاسلطان گنابادی موسس فرقه گنابادیه می گوید: در بیان اینکه هر کس بشناسد امام (قطب) خود را، حاجت به انتظار ظهور حضرت قائم (علیه السلام) او را نخواهد بود؛ نه در عالم صغیر و نه در عالم کبیر.
مجمع السعادات، فصل هشتم، ص 269
صالح علیشاه قطب سوم گنابادیه می گوید:
شخص ذاکر باید ذکر را از صاحب ذکر که مجاز باشد اخذ کند تا به دستور او دایما متذکر و موثر باشد نه اینکه خودسر وخودرو یا از غیر صاحب اجازه تلقین یافته باشد که تاثیری در او نیست در این حال شیطان در او راه یافته و ذکر خدا ذکر شیطان خواهد بود و شخص ذاکر به خیال خود کار نیکویی کرده است.
پند صالح، ص 25
بدون دیدگاه